پدربزرگ به اندازه کافی نگه داشت چون فقط وانمود می کرد که مشغول یک کتاب است. اما چه کسی انتظار دارد که او روی فلفل قدیمی بپرد؟ جشنی برای پدربزرگ - تقدیر درست در دهان او!
من ... SCA زندگی است.
من دوست دارم برم پیش این دوست دخترها و با دیکم به شیطنت زبانهایشان سلام کنم. و با این حال، چنان ماهرانه فیلمبرداری شده که انگار خودش وارد شده است - اثر حضور کامل و لذت غیر واقعی!
من آن عوضی سیاه را فقط به خاطر اینکه با کفش های کتانیش روی تخت بالا می رفت لعنت می کردم. نه به ذکر تکان دادن گربه ام بر روی آن. اصلا حیا نداره آنها این پرستار بچه را از طریق تبلیغات استخدام می کنند!
این کاری بود که همسرم و دوست دخترم با من می کردند.
ویدیو های مرتبط
من هم آن را می خواهم.