لعنتی، من او را اینطوری لعنت می کردم.
اوه چه شلخته خوشگلی
برادر زمانی که دو خواهر گربه های خود را به او دادند عید شد. قیافه اش حماسی بود. دختر آسیایی برای سال جدید چنان هدیه بزرگی به او داد که معلوم است که برادر انتظارش را نداشت. دختر آسیایی تصمیم گرفت تا گربه را از دم نکشد و تا زمانی که فرصتی برای استفاده از آن وجود داشت، بلافاصله دست به کار شد. سه نفری موفقیت آمیز بود، تقدیر فقط از بیدمشک خواهرش بیرون ریخت.
آره ... الاغ خوبی
به دعوت دوست دخترش، سبزه در یک قایق تفریحی بود. اما او فراموش کرد به برادر بزرگش هشدار دهد. با این حال، جوجه زیبا به پرداخت هزینه های شنیع عادت نداشت و تصمیم گرفت همه چیز را به طور مسالمت آمیز حل کند - با مکیدن یک مرد طاس. او باید در ذهنش از سرنوشت تشکر کرده باشد - آن مرد یک دیک عالی داشت! من چنین دخترانی را دوست دارم که به این مشکل فکر نمی کنند که چگونه هزینه آن را پرداخت کنند. بهتر است او را در دهان خود بگیرید یا پاهایش را باز کنید!
چه کسی در فیس بوک است؟
من یکی دو بار با مادر همسایه ام کار کردم. من 18 سال دارم و اوه او خوشبخت بود و به من سکس مقعدی داد و اسپرم مرا قورت داد. حالا با دیدنش آنقدر به من نگاه می کند که داغ می کند.
ویدیو های مرتبط
من خودم اینطوری لعنتش میکردم